بازیگردانی و بازیگران
صدفی در ادامه مطلب خود آورده است:
«باید بپذیریم انتخاب بازیگران در مجموعه، در نقش کیمیا، مادرکیمیا، آرش، پیمان، شهرام و زن وی به تناسب نوع شخصیت و توان بازیگران انتخاب نشدهاند؛ در حالی که در این مجموعه بازیگران توانمندی چون رضا کیانیان، نیکی کریمی، امیرحسین آرمان، پوریا پور سرخ و حسن پور شیرازی بازی می کنند اما در طول این مجموعه بازی درخشانی از خود به جای نمی گذارند.
بازی درخشان کیانیان در”مختارنامه” و “یک حبه قند”، بازی به یاد ماندنی نیکی کریمی در فیلم سینمایی “عروس و سارا”، درخشش حسن پورشیرازی در فیلم سینمایی “مهمان مامان” و سایر بازیگران توانمند نشان میدهد بازیگران همان افرادی هستند که آثار ماندگاری را تاکنون خلق کردهاند؛ حال چرا از توان بازیگری آنها استفاده نشده است به شیوه کارگردانی و بازیگردانی برمیگردد.»
دیالوگ و نقش مکمل
در ادامه این مطلب آمده است:
«پرداخت دیالوگهای “کیمیا” نیز به زمان و مکان خاصی مربوط نیست در حالی که کلید واژگان دوره انقلاب و جنگ تحمیلی با دوره قبل از انقلاب اسلامی تفاوت خاصی دارد؛ لذا لازم است نویسنده و کارگردان قبل از ثبت تصاویر، بار دیگر دیالوگهای مجموعه را با نویسندگان دیالوگ توانمند بازنگری کنند. تجربه مفید چنین پرداختهای دیالوگ را میتوان در آثار ماندگار “حسن فتحی” از جمله در مجموعههای “مدارصفر درجه”، “شهرزاد”، “شب دهم” و یا آثار زندهیاد “علی حاتمی” مشاهده کرد.
شاید برای مخاطبان تلویزیونی که 40 دقیقه قرار است پای تلویزیون باشند تا قصههای روایتی نویسنده کیمیا را شاهد باشند نیازی به پردازش دیالوگها نیست ولی در هر صورت دیالوگ، نقش مکمل در قصه را دارد و عدم توجه به آن نشاندهنده ضعف کارگردانی و نویسنده است؛ البته همین جزئیات در نگارش فیلم نامه و پرداخت داستانی است که برنامهای را در رسانه ملی ماندگار میکند. شنیدن واژههای امروزی از زبان بازیگران مجموعه کیمیا، نه تنها این کار را در شمار آثار سطحی درآورده بلکه مخاطبان را تا حدی دلزده میکند.
واقع گرایی در قصهگویی نقاط عطف جنگ تحمیلی می توانست این مجموعه را بخصوص در مقاومت مردم خرمشهر ماندگار کند شتابزدگی در تولید بخش جنگ و پردازش ناقص طراحی صحنه بدون توجه به تصاویر مستند دوره سقوط خرمشهر و قهرمانسازی غلط از “کیمیا”، لطمه زیادی به این مجموعه وارد کرده است. کجای کتاب “دا” وقایع نگار از تشییع جنازه رزمندگان سخن به زبانآورده که کارگردان با تعداد اندکی افراد حاضر در خرمشهر آن صحنههای خنده دار تشییع جنازه را خلق می کند. ای کاش در ساخت این برنامه طراح صحنه و کارگردان نیم نگاهی به فیلمهای مستند مقاومت و سقوط خرمشهر داشتند تا ضمن بهره گیری از نمادهای آن، استفاده بهینهای از آنان می شد؛ البته انتظار می رفت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس به عنوان یکی از حامیان مجموعه تلویزیونی کیمیا، نظارت محتوایی و شکلی بر ساخت این مجموعه داشت.»